عید قربان مبارک
شیطونکم حنان
فعلا" بهترین کار خوردن غذاهای خوشمزه مامان جونه نوش جونت عزیزیم ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:45
وقتی رفتم شومینه
حنان به دنبال توپ
حنان هدیه خدا
مهربونم قشنگی اسم زیبای تو هر چی نا مهربونی و کدورت رو از دورو برمون دور می کنه .. تو که خیلی مهربونی نفست گرمابخش زندگیمونه و روی ماهت بهانه ای است برای بودن حیفه دیده نشی بذار لبخند زیبای تو دلیل حتی لحظه ای نشاط باشه برای دیگران ... برای همین وبلاگت هدیه ی کوچکی است برای سالهای طولانی عمرت هرچی است علاقه و عشق به توست . سه چیز رو فراموش نکن .خدا -مهربانی - پدر ومادرت دوستت داریم ...
نویسنده :
مامان و بابا
0:45
بزرگترین غم زندگی مامان
سلام . کاش می گفتن دروغه کاش می گفتن شوخیه کاش می گفتن اینا همش یه حرفه چطوری میشه باور کرد آخه یه هویی می رن فکر مارو نکردی نگفتی بچه هام نوه هام ... کاش میزاشتن اون صورته ماهتو یه بار دیگه ببوسم کاش میزاشتن اون دستای گرمتو یه بار دیگه تو دستم بگیرم قربون اون صدات شم یه با دیگه صدام کن پرنده میشم میام میگم مامان بزرگ دوست دارم قربون اون عطر تنت که بوی بهشتو میده قربون اون ناز نفست که آرامش میده ای خدا اصلا" نمی تو...
نویسنده :
مامان و بابا
8:27
دختر عموم فاطمه
فاطمه جون ٥ ماه از حنان بزرگتره دختر ناز و شیطونیه که بعضی وقتا حنان اونو اذیت میکنه!!! ...
آقا حنان آشپز شده
نمی دونیم می خواهی چیکار کنیم قابلمه رو کلاه کردی ... ...